17.06.2009

وهن اسلام و روحانیت

با سلام
میخواستم از باب «نصيحت ائمه مسلمين»چند کلامی با رهبری درد دل کنم. در ابتدا قدری از احوال خودم. من از نسلی هستم
که انرا کتک خور مینامم. دوران کودکی نسل من هنوز چوب معلم و سیلی پدر وووو گل بود و هر کس که نمیخورد خل بود. نوجوان که شدیم
تظاهرات بر علیه شاه براه افتاد و
ما بیرون از خانه نیز کتک خوردن را تجربه کردیم، اینبار از پلیس و ماموران حکومت نظامی که میگفتند
ماموریم و معذور. بعد انقلاب شد و هنوز دیری نگذشته بود که دیدیم باز هم عده ای در حال زدن ما هستند. طوری بود که برای رفتن
به جبهه با کلی مرارت و کلک به تائیدیه دست یافتیم. اگر بخواهم وارد جزئیات بشوم از حوصله شما خارج خواهد شد و اکثرآ هم
تکراری میباشند. فقط همین قدر بگویم که ما خانواده خوشبختی بودیم و حکومت اسلامی مستقیم و غیر مستقیم چنان ضرباتی به
ما زد که متلاشی شدیم. و بنده از اعضای کمی زنده ان جمع سرزنده در خارج از ایران به سر میبرم. و حالا از جهان بینی خودم کلامی بگویم
حتمآ میدانید که اکثر ایرانیان در خارج از کشور اگر هم سیاسی نیستند ، دوست دارند که سیاسی دیده شوند. وقتی که من با این هموطنان برخورد میکنم سعی میکنم دعوتها و پروپاگاندای انها را از راست راست تا چپ چپ با دلیل رد کنم و وقتی انها در
نهایت میپرسند که خودت چه راهی را برای ایران به صواب میدانی من خیلی جدی میگویم خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خامنه ای
را نگهدار. انها نیز که خوشبختانه به علت حاکم بودن دموکراسی نمیتوانند مرا کتک بزنند، با تاسف مرا مزدور و جاسوس خوانده
و من در غربت نیز در ایزولاسیون زندگی میکنم. اعتراف میکنم این نوع زندگی بهتر از کتک خوردن است
اقای خامنه ای کجای کارید، نقل شده است که شما مسئولیت رهبری را با اکراه قبول فرموده اید، ولی امروز ظاهرآ قدرت مزه
کرده. ایا فراموش کرده اید که شما افراد معمولی اجتماع بودید و بوسیله انقلاب مردم به قدرت رسیدید. ایا واقعآ فراموشتان شده
که قدرت ماندگار نیست که اگر بود در ایران بایستی که هنوز نوادگان کوروش و یا اسکندر یا چنگیز و یا پهلوی حکومت میکردند
الملک یبقی مع الکفر و لا یبغی مع الظلم را فراموش کرده اید. اقای خامنه ای ترا به انصافتان ، 30 سال کافی نبود تا ببینید و بدانید
که شماها اینکاره نیستید. به چه دلخوش دارید؟ به راهپیمایی 22 بهمن ؟ اقای خامنه ای راهپیمایی های زمان انقلاب با اینکه
جمعیت تهران حدودآ یکسوم بود ، افراد بیشتری را جذب میکرد. انهم بدون وعده مخلفات. و من و شما هر دو در خاطر داریم که
تا مدتی قبل از انقلاب به مناسبتهایی همین مردم تهران کم جمعیت سابق خیابان ایزنهاور سابق تا میدان شهیاد سابق را با
حضور خویش در صحنه مملو از جمعیت میکردند و در نهایت هم هویدا دستی برای متظاهرین جاوید شاه گو تکان میداد ، یادم نیست که نطق هم میکرد یا نه
 اقای خامنه ای شما وقتی به یک سفر میروید چرا مانند تمام دنیا ترتیبی نمیدهید که مردم در پشت نرده ها یا صف نیروهای انتظامی ، به ابراز احساسات بپردازند. (لطفآ نگوئید که انها از شدت علاقه این کار را میکنند ، من به شما ثابت خواهم کرد
به جز اقلیتی ناچیز ،مردم کوچه و بازار علاقه ای نه به شما و نه به دیگر سیاستکاران ایرانی ندارند) از مردم که بگذریم شما درون
پاپا مبیل چه احساسی دارید ؟ مثلآ وقتی که جسمی را به بدنه اتومبیل یا شخص شما میمالند تا تبرک! شود چه احساسی دارید؟ اگر مخالفید چرا اعتراض نمیکنید؟ اقای خامنه ای به کدام دلیل در جمع سران حکومت خودتان بر روی صندلی
جلوس میفرمائید و دیگران باید بر روی زمین بنشینند؟ مثل زمانهای قدیم در پائین شهر توی هر محله ای یک صندلی
موجود بود، که خانه به خانه میگشت برای اقای روضه خوان. مگر شما برای حکومتیان روضه میخوانید ، یا اینکه این مدل جدید تحقیر مقامات است. چرا وقتی که نظامیان فلک زده در حضور شما بر روی زمین نشسته اند، شما به صندلی خالی هم بسنده نکرده و ا ز بالکن انان را مورد ارشاد قرار میدهید تا گردن درد نیز بگیرند، ایا این اعمال طبیعی است؟ ایا واقعآ بر این گمانید از این راهها نزد مردم عزیز میشوید ، و یا اصلآ در این فکر نبوده و با ارشاد از روی بالکن جایگاه بلند قدرت را به امت یاداوری میکنید . خواهش میکنم حداقل از طریق ماهواره نحوه حکومتداری و برخورد با قدرت را در دنیای امروزمورد مداقه قرار دهید خواهید دید که،حتی سیمای جمهوری اسلامی برای نمایش تصاویر شما از دکوراسیون و اتمسفری استفاده میکنند
که در حال حاضر بطور مثال در کره شمالی مورد استفاده قرار میگیرند. در زمان انقلاب که ما با واژه هایی چدید مثل ایت الله العظمی ایت الله غیر عظمی و
حجت الاسلام اشنا میشدیم، بنده بارها شاهد بودم که پدرم فقط با شنیدن نام ان ایت العظمی ها اشک از چشمانش جاری میشد. و حالا چه؟ دور و بر شما را عده ای بادمجان دورقاب چین گرفته اند که ظاهرآ شما را هم خوش امده. در همین
روزهای گذشته یک تشکل دانشجویی عدالتخواه!! در نامه سرگشاده ای ، شما را ولی امر مسلمین جهان خطاب کرده
بود. ایا واقعآ براین باورید؟ اگر نه چرا با این افراد برخورد نمیشود؟ اگر دنبال شدت علاقه مردم به شخص خودتان
هستید، باید انتخابات ریاست جمهوری که به انتخاب اقای خاتمی ختم شد به یادتان بیاورم. شما و ذوب شدگان هر چه
در توان داشتید انجام دادید تا اقای ناطق انتخاب شود ، ایا انکار میکنید که اکثریت جامعه بر علیه شما بود؟ حتی خبر از ان بود که سپاه مخصوص شما هم به خاتمی رای دادند. در اخرین انتخابات نیز احمدی نژاد
به عنوان اپوزیسیون(و با امدادهای غیبی) وارد صحنه شد. او تمام ارکان نظامی را که شما حاکم مطلقش میباشید فاسد و مسئولین این
حکومت را مافیایی اعلام کرد. یادتان که میاید بارها از زبان شکنندگان دست وپا و سر و قلم و غیره شنیده شد که
وقتی امام زمان تشریف بیاورند اول گردن عده زیادی از روحانیون را خواهد زد. و شما چه کردید؟ تقریبآ سر مبارک را زیر برف فرو برده و وانمود میکنید که شما از گروهی که باید گردنشان زده شود نیستید. انتخاب اقای خاتمی را رای منفی به خود ندانستید و در مقابل اتهاماتی که احمدی نژاد به حکومت شما زد ،انگار شما هم تازه بر سر کار امده اید و از علل و عاملین فساد و مافیا چیزی نمیدانید پس مسئولیتی هم متوجه شما نیست . چه جایگاه خوبی و چه شغل اسانی، کی بود کی بود من نبودم . جواب دائمی حکومت خدمتگذار به مردم .البته با تئوریهای جدید که ولایت
فقیه را اسمانی میدانند، دیگر احتیاجی هم به مردم ندارید، مردم عقلشان ناقص است و شما ماموریت از جانب خدا
دارید تا این گمراهان را به بهشت رهنمون شوید حتی بضرب و زور.اقای خامنه ای بنده از ترس شورش دوباره و
ریختن خون بیگناهان ، دعا میکنم که شما تا انقلاب حضرت مهدی زنده بمانید، ولی هر دو میدانیم به حرف گربه کوره
باران نمیبارد. راستی ایا لحظه ای به اینده ایران بعداز مرگ یا به هر دلیلی جدا شدن از قدرت ، اندیشیده اید ؟ چه کسی
میتواند ولایت جامعه را بر عهده بگیرد. کیهانیان شما با عتاب و خطاب برای مراجع تقلید تکلیف تعیین میکنند که اگر
تشخیص شما در مورد شروع یا اتمام ماه رمضان با تشخیص اقا یکی نیست ، در خانه خود نیز اجازه اظهارش را ندارید. این را که دیگر حتمآ میدانید که حرف کیهانیان روی زمین نمیماند. احتمالآ چونکه انان قدرت! دیدن نیمه های
پنهان را دارند. بخش اعظم همراهان بنیانگذار انقلاب را بعد از مرگش با ابروریزی از دور خارج ساختید. انچه را که
باقی مانده بود را تقسیم بر خودی و غیر خودی ، اصلاح طلب و اصول گرا کرده و اصلاح طلبان رقبا را طالبان
نامیدند و انان نیز اینها را وابسته و جیره خوار امریکا. و این نبرد هر روز با بیشرمانه ترین روشها با بردن نام افراد
ادامه دارد. در مرحله بعد هاشمی رفسنحانی را که نقل است که اقای خمینی شما را به وحدت توصیه اکید فرموده بود هدف مستقیم قدرت دوستان قرار گرفت. و جالب ان بود که اعلام شد که پسر خودتان پشت توهینها به
هاشمی بوده است. و این روزها نیز که مردم دیگر روش ملاها را شناخته اند و میبینند هر جا رفسنجانی اظهار نظری
میکند ، شخص رهبری از بالای منبری دیگر جوابش را میدهد. جریان اقای احمدی نژاد و امداد غیبی اش و اتهاماتی
که به تمام مخالفان سیاسی شان نثار کردند که قبلآ ذکر شد و اظهر من الشمس است و ادامه دارد. نتایج تحقیقات
اقای پالیزدار  این سفره پر گل را به سبزه نیز اراسته کرد. شما با کمک مستقیم هاشمی و مرحوم احمد
و دیگرانی که از دور قدرت به بیرون رانده شدند به قدرت رسیدید ، و امروز با کمترین نارضایتی مردم شعارهایی را
که بر علیه شاه به کار میبردند بر علیه شخص شما به کار میگیرند و از ان سو نیروهای امنیتی جوانان را با کمترین
انتقادی یا شرکت در اجتماعی اعتراضی ، از زندگی ساقط میکنند و بلایی به جرم توهین به رهبری بر سر توهین
کننده و اعوان و انصارش میاورند تا به زعم خودشان با ایحاد رعب به نصر برسند که شما باید بهتر از همه بدانید
که زندان و اعدام و شکنجه درمان هیچ دردی نیست و بخصوص دردهای سیاسی و اجتماعی درمان دیگری را میطلبد.
اقای خامنه ای این روزها مصادف با روز رای مردم به جمهوری اسلامی میباشد وساعتی پیش از عحائب زمان ما
جام جم ایران مصاحبه ای از مرحوم مطهری در تبیین جمهوری اسلامی پحش کرد که مربوط به قبل از 12 فروردین58
 بود. ایشان میگفت که جمهوری اسلامی به معنی حکومت طبقه روحانی نیست! ( هست یا نیست بر عهده خواننده
 امروز بنده شهروند عادی دور از وطنی که صابون حکومت طبقه روحانی به تن و جانش خورده ، میگویم که جمهوری اسلامی یک تناقض بزرگ و
یک دروغ بزرگ است و" سیاست ما عین دیانت ماست" و تبلیغ بر علیه جدایی دین از سیاست یا حداقل دوری روحانیت از سیاست، یک ابرو ریزی بزرگ و تنها حسنش میتواند به فساد و ظلم الوده کردن جامعه باشد برای عده ای که اعتقاد
دارند در شرایط یاد شده امام زمان ظهور خواهد کرد. بنده با سواد کم خودم و بیشتر با تکیه بر دیده هایم و تجربه ها
این تاثیر را در جامعه دیده ام ، چگونه باور کنم که شما به عنوان شخص اول مملکت انرا ندیده باشید؟ اسلامی که با
ناشیگری به جمهوری چسبانده شد ، تجربه ای از اداره یک کشور در قرن بیستم و با قوانین اسلامی را نداشت ، پس
با تنها چیزی که از قوانین اسلامی حی و حاضر و مدون بود دست به کار حکومت شد، یعنی اجرا مجازاتهای اسلامی انهم نه برای همه مردم
و طبقات که بیشتر برای دورماندگان از ثروت و قدرت. بقیه امورات کشور فلک زده ما هنوز هم بر اساس ازمون و خطا اداره میشود که اخرین ثمراتش نیز راههای ابتکاری احمدی نژاد و دوستانش میباشد. نتیجه به کار بستن مجازاتهای اسلامی نیز جامعه پاک ! امروز. اعدام را یک روحانی به نام خلخالی از همان روزهای اغازین پیروزی
بهمن شروع کرد ، با شدت و حدت متفاوت هنوز ادامه دارد و چون امارگیری تحقیقات و نظرخواهی در قوانین اسلامی
پیشبینی نشده ، بالطبع کسی هم زحمت یک تحقیق را بر خود هموار نکرده که این تعداد انسان که به طور سیستماتیک
بوسیله قدرت حکومت ولایت مطلقه اسلامی کشته شده اند ، چه تاثیری در پیشگیری از جرائم مشابه را داشته است.
بنده اطلاع چندانی از مسائل دینی اهل سنت ندارم ، با یک فلسطینی اهل سنت اشنا بودم مدام با اندکی تمسخر میگفت
شیعه هر جا کارش گیر میکند با یک فتوا مشکل را حل میکند، و من جوابی نداشتم چون دیده بودم نه فقط خاویار
حلال شده بود بلکه شکنحه هم اسلامی شده بود، حتی عدهای فتوا دادند که دوشیزگان محکوم به اعدام را به عقد موقت
اعدام کنندگان در بیاورند تا راه ورود به بهشت برایشان بسته شود. اقای رهبر عین دیانت بودن سیاست شما باعث وهن
اسلام و شیعه شده ، ایرانیان به صورت گروهی ترک دین ابا و اجدادی را میکنند. بعضی کلیساهای ناشناس و کوچک
در اروپا به لطف این نو دینان سری در میان سرها شده اند و به مرحله تولید انبوه رسیده اند . شما خود را با این مطلب دلخوش کنید که اینها برای گرفتن حق اقامت اینکار را میکنند، ولی در میان هیچ دینی یافت نمیشوند مردمی که در عرض 30 سال حکومت تحت سلطه روحانیت چنین از دین خود فراری بشوند . اقا جان وقتی دین را الوده به سیاست
میکنید انهم به دست روحانیت ، اول دین و بعد روحانیت لطمه میخورند ، مردم هم که در حسابهای ما جایی ندارند.
ببینید روحانیت حداقل در زمانهای قدیم عمرش را به
تحقیق وتلمذ و تدریس میگذرانده تا بشود ایت الله العضمی (بگذریم از اینکه شما و اقای رفسنجانی بدون طی این مسیر ایت الله شدید) و یا به نوعی کارشناس و متخصص امور دینی. انسان وقتی که از پزشک بشنود که کشیدن سیگار
یا خوردن چربی برای قلب مضر است ، یقینآ اگر جناب دکتر را سرگرم دود و دم و شکم چرانی ببیند اطمینانش به
او زائل شده و با خیال راحتتر از قبل سیگارش را دود میکند و غذای چرب نوش جان میکند . و میاندیشد که پزشک
متخصص وقتی اهل دود و چربی ست حتمآ میداند که زیاد هم خطر ناک نیست و برای جلب مشتری ما را میترساند.
افا سیاست در همه جای دنیا و بخصوص در ایران به دروغ الوده است. وقتی کودکی را با گفتن دروغگو دشمن خداست
و جایش در جهنم، تربیت میکنیم، بزرگ که شد وقتی که کارشناسان امور دینی را مدام در حال دروغگویی ببیند، اولین نتیجه گیری اش
این است که روحانیتی که عمرش را در تحقیق سپری کرده مثل ابخوردن دروغ میگوید حتمآ به این نتیجه رسیده که
جزای دروغگو جهنم نیست و یا اینکه اصلآ جهنم و بهشتی و به طبع ان خدایی در کار نیست. ایا این وهن دین نیست؟
اعلام میشود که عده ای خودسر با گرفتن فتوا از متخصصان دین با خیال واهی النصر به الرعب اقدام به کارد اجین
کردن زن و مرد و پیر و جوان میکنند که بزرگترین جرمشان نوشتن بوده یا حرف زدن. بعد از کلی سرو صدا
شخص اول مملکت یعنی بزرگ متخصص امور دینی رسما اقدام به دروغگویی میکند و ان کشتار را به اسرائیل و
امریکا نسبت میدهد. برای خدایگان قدرت باید که قربانی داد. یکی از بله قربان گوها را در زندان واجبی میخورانند و همسرش را که نقل است با اهل بیت شما در رفت و امد بوده برای رضای شخص شما انقدر شکنجه میکنند که نه تنها
به رابطه با اسرائیل اعتراف کرد بلکه اعتراف کرد با چه کسانی چه کارها و با کدام انگشت انجام داده است. فقط
نمیدانم چرا این اعمال را فیلم برداری و پخش میکنند . میخواهند زهر چشم بگیرند یا فیلم مخصوص تماشای عموم
تهیه شده تا همه ببینند که رهبر دروغ نمیگوید. و چون ماهی از سر گنده گردد نی زدم ، ان حاکم شرع! که دخترکی16
 ساله را باجعل و دروغ 21 ساله معرفی میکند و با اعمال نفوذ و حتی خارج از روال اعدامهای همیشگی به سرعت
به دار میکشد. وقتی که بوی قضیه در میاید و کارشناس دین مورد سوال قرار میگیرد که چرا با این سرعت ان بخت
برگشته را اعدام کردی ، با وقاحت میگوید شهر ما در کنار دریاست و چیزی به اغاز هجوم مردم به دریا نمانده و من
باید برای جلوگیری از فساد از مردم زهر چشم میگرفتم. فرمانده نیروی انتظامی! با هجوم شبانه و پرسروصدا و برای
اولین بار در حضور نصفه نیمه دوربین تلویزیون با بی رحمی مثال زدنی اقدام به جمع اوری ارازل و اوباش!! میکند.
وقتی که انسانهایی در بازداشتگاهها کشته میشوند و تصاویر افراد نقابدار که با چوب مردم را میزنند و افتابه به
گردنشان میاندازد دوباره باعث معروفیت و به سر زبان امدن نام ایران در دنیا میشود و حتی صدای خودیها هم در میاید
که اقا شما بعد از سی سال قانون خود نوشته و حتی قوانین مجازات اسلامی  را هم زیر پا میگذارید، سردار یک شبه
میگوید اگر ما این کار را انجام نمیدادیم، با اعلام کوپنی شدن بنزین احتمال اغتشاش مردم را میرفت.
میبینید اقای خامنه ای همه این لطمات به دین و جامعه با تشنگی طبقه روحانی به قدرت اغشته است.
میدانیم که این مثالها پایانی ندارد مخصوصآ از وقتی که احمدی نژاد با بوسیدن دست شما از امداد غیبی تشکر کرد انگاری به اضافه تمام خرابکاریها برای تسریع ظهور امام زمان ، اجازه رسمی دروغگویی را هم گرفته، و دیگر کسی
جلو دارش نیست .هر چه به ذهنش میرسد به زبان میاورد و با اینکه سخنانش در تمام دنیا ضبط و پخش میشود ، ساعتی نگذشته به راحتی اب خوردن انکار میکند و زورش را به خبرنگار و دانشجو میرساند به این جرم که شما چرا کر نیستید.
باعث تاسف است که در ایران ضرب المثل شده که حرف راست را باید از کودک شنید و یا مستی و راستی. یعنی از ایرانی هوشیار بزرگسال نباید انتظار حقیقت را داشت. ولی حداقل دامن دین و تا اندازه ای روحانیت از الودگی مصون
بود . میگویم تا اندازه ای چون دروغ مصلحت امیز از گذشته ها هم مجازشرعی بوده ولی باز هم مثل امروز نبود. اگر مرحوم
مطهری امروز زنده بود شاید دوباره کتابی در رابطه با خدمات متقابل اسلام و ایران و یا روحانیت ایرانی مینوشت.
اقای خامنه ای بیایید و قدر زمان باقی مانده را قدر بدانید، تا زنده اید از نفوذ خود استفاده کنید و ولایت فقیه را از قانون اساسی حذف کنید و جایش بنویسید     " کرامت انسانی خدشه ناپذیر است  "". شما به دلیل تخصصتان بهتر از من از سرگذشت
اسلام خبر دارید. بعد از رحلت پیامبر، مسلمانان صدر اسلام که محضر شخص پیامبر را درک کرده بودند نتوانستند
برای تقسیم قدرت به توافق برسند که بابتش خونها ریخته شد و دشمنیها همچنان ادامه دارد. اگر درست به خاطر داشته
باشم بعد از فوت امام چهارم این مسئله گریبانگیر شیعه هم شده که نتیجه اش انواع فرق شیعی است با تعدادی متفاوت
از امامها. و این اتفاق به سادگی میافتاد ، یک پیشوا از دنیا میرفت و جانشینانش بر سر تقسیم قدرت به توافق نمیرسیدند.
و این اتفاق در ایران هم افتاد بعد از فوت اقای خمینی هم عده زیادی خانه نشین شدند . لابد خود را مانند حضرت علی
میبینند که حقش را خورده اند ولی او سر در چاه میکند برای درد دل . و این نوع از اتهام زنی که هر کس دیگریرا با بدنامان صدر اسلام یکی بداند هم که مد روز است و گروهها مخالفین خود را ابن سعد مینامند و موافقین را معجزه
هزاره سوم. به دلایل پیش گفته و هزاران دلیل دیگر، این نوع از کشور داری راهش جز به ترکستان ختم نخواهد شد و
این حکومت نه به عاقبت بخیری حاکم میانجامد و نه به رستگاری جامعه. ولی اگر واقعآ اعتقاد دارید که باید جامعه را
به فساد و ستم الوده کرد تا امام زمان زودتر ظهور کند ، از نصیحت به شما توبه میکنم.

بابا

Keine Kommentare: