31.07.2009

یک ناندانی به اسم جنگ


اقای قالیباف کسی اجازه دارد با استفاده از تریبونی که در اختیار دارد راجع به مسائل روز اظهار نظر کند که نظراتش را مثل میوه های میادین شهرداری درهم به زبان بیاورد و اتفاقات و روزها را سوا نکند. اگر شما به هر دلیلی قادربه اینکار نیستید (بالاخره ما هم انسانیم میدانیم که زندگی هزینه دارد و شهردار بودن مثل رهبر بودن دائمی نیست)، حق انست که بعنوان شهردار ازان تریبون در جهت مسائل مربوط به حوزه کاری شهرداری استفاده کنید.

30.07.2009

انهایی که فکر میکنند مهم هستند، و نان اسمشان را میخورند.. مطهریها


با سلام
اقای مطهری میبینم که به اندازه کافی کاربران از شما به خاطر این شجاعت از شما تعریف و تمجید کرده اند و من نیز به انان پیوسته و در این اوضاع و احوال شروع فعالیت اجتماعی و( یا شروع دوباره؟ نمیدانم) با تشکر از شما، ادامه دادن راه پدر را به ایرانیان تبریک میگویم. ولی این موضعگیری دیر است و با توجه به اینکه امکان استفاده از سایتی مثل تابناک داشته و دارید، بسیار ناچیز. اجازه بدهید که در کمال احترام برای اقدام شما ، بگویم که تنها یک جمله بدون ایراد در نوشته شما وجود دارد:

25.07.2009

پاسخی کوتاه به سران اطلاح طلب: اقایان چرا مردم را به تحصن دعوت نمیکنید؟

با سلام و با عرض  تشکر مخصوص از جناب اقای کروبی به خاطر مطالبی که این روزها به طور سرگشاده خطاب به مسئولین! مینویسد.                                                                     اقایان محترم،
تصور بنده بعنوان مسلمان شیعه بزرگ شده در خانواده ای متدین که مانند دیگر شیعیان احترام خاصی برای مراجع قائل بودند(پدرم هر بار که به مناسبتی نام یکی از مراجع معظم تقلید را به زبان میاورد چشمهایش اشک الود میشد)این بود که مراجع محترم منتظر نامه اقایان نمیماندند و در مقابل ظلم به وظیفه خویش که همانا دفاع از مظلوم است عمل میکردند.

12.07.2009

مسئولین مطهر

اقای رضایی یک مسئله مهمی را در تحلیل خویش عامدانه و یا سهوآ! از قلم انداخته است.
تعامل و تفاهم در صورتی بین دو نفر و یا دو گروه برقرار میشود که یک اصول ثابت و مشترکی(قانون) را پذیرفته و در صورت تخطی، با اعتراف به اشتباه عقب نشینی کرده و در صدد جبران برایند. ولی ووووووووووووووولی

01.07.2009

حافظه تاریخی مردم ایران و جوگیر شدن سیاستمداران

اتفاقات اخیر را میشود از زوایای مختلف دید و تفسیر کرد، ولی اصلاح طلبان! نباید جوگیر شده و خود را در مرکز این اتفاقات ببینند
به نظرم ضربه ای که اصلاح طلبان!در طول ریاست جمهوری خاتمی (به اضافه تائید انتخاباتی که برنده اش! احمدی نژاد بود) به مردم زدند را، میشود با ضربه ای که مردم در اوائل دهه 60 خوردند مساوی دانست، چه در پی هر دو دوره چیزی که عاید مردم شد سختگیری، جو پلیسی سانسور و...... بود