اشتباهی که محاکمه کنندگان مرتکب میشوند (و باعث تعجب است که چگونه، کسانی با چنین برداشتهای سطحی و اشتباه از اوضاع مملکت، به اداره کنندگان بخشهایی از ان تبدیل شده اند)، بزرگ کردن عمدی و یا سهوی افراد و نامها میباشد. با نظرخواهی میتوان به راحتی نه تنها به اثار منفی و مثبت چنین محاکماتی در افکار عمومی پی برد، بلکه به وزن سیاسی اجتماعی افرادی که با انهمه هزینه برای کل کشور،
سعی در محاکمه و مقصر نشان دادن انها دارند نیز پی ببرند.
با ابراز احترام شخصی خودم برای تمام انانی که در وقایع اخیر دچار این گرفتاریها و محاکمات که متاسفانه همزاد فعالیتهای سیاسی در جهان سوم میباشند، باید از مسئولان بپرسم که به گمان شما چند درصد از مردم ایران میدانند که اقای(؟؟) که شما سعی در معرفی او به عنوان عامل مشکلات دارید، کیست؟ این راه حلها نه باعث عاقبت به خیری ایران و نه باعث رستگاری شما خواهد بود. مردم این انسانها را صرفنظر از خوب و یا بد بودنشان نمیشناسند. اگر جمعیت زیر 30 سال ایران را بر اساس امار حدود 60 تا 70 درصد بدانیم
، چند درصد از این جمعیت تا قبل از این انتخابات میدانستند که اقای موسوی کیست؟ در واقع از 30/40 درصد جمعیت که بالای 30 سال هم هستند اگر جمعیت روستایی و بیسوادان و کم سوادان ساکنان شهرستانهای کوچک و بزرگ را که هیچ سروکاری با سیاسیون ندارند کسر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که تعداد افراد بالای 30 سال هم که اقای موسوی و اقای کروبی را میشناخته اند به نسبت جمعیت خیلی ناچیز بوده است. اقایان باید سعی کنند که بر روی زمین واقعیت برگردند و بر اساس واقعیات اجتماعی تصمیم گیری کنند. شاید امروز شما نفع خویش را در مقصر جلوه دادن و ایجاد محدودیت برای کسانی بدانید که مخالفان تابلودار روشهای شما هستند ولی، تجربه نشان داده که هر چه بیشتر این افراد بر ضد خودشان در انظار عمومی اعتراف کنند بیشتر طرفدار پیدا میکنند و شما باعث شناخته شدن انها میگردید. با این اعمال هیچکس خاطره حضور میلیونی و ارام مردم در خیابان را فراموش نخواهد کرد و مسئولان نیز به جای پرداختن به افراد باید قدری به افکار بپردازد، چرا که علت اقبال مردم به محاکمه شوندگان و دیگرانی که شما دشمن مینامید نه شخص و شخصیت ان افراد بلکه افکار و شعارهای عرضه شده از سوی انها میباشد. جذابیت ان شعارها برای نسل جوان چند ده میلیونی ایران حتی اگر خود امریکا و انگلیس و دیگران رسمآ اعلام کنند که محاکمه شوندگان عوامل حقوق بگیر انها بوده اند نیز، از بین نخواهد رفت.
با ابراز احترام شخصی خودم برای تمام انانی که در وقایع اخیر دچار این گرفتاریها و محاکمات که متاسفانه همزاد فعالیتهای سیاسی در جهان سوم میباشند، باید از مسئولان بپرسم که به گمان شما چند درصد از مردم ایران میدانند که اقای(؟؟) که شما سعی در معرفی او به عنوان عامل مشکلات دارید، کیست؟ این راه حلها نه باعث عاقبت به خیری ایران و نه باعث رستگاری شما خواهد بود. مردم این انسانها را صرفنظر از خوب و یا بد بودنشان نمیشناسند. اگر جمعیت زیر 30 سال ایران را بر اساس امار حدود 60 تا 70 درصد بدانیم
، چند درصد از این جمعیت تا قبل از این انتخابات میدانستند که اقای موسوی کیست؟ در واقع از 30/40 درصد جمعیت که بالای 30 سال هم هستند اگر جمعیت روستایی و بیسوادان و کم سوادان ساکنان شهرستانهای کوچک و بزرگ را که هیچ سروکاری با سیاسیون ندارند کسر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که تعداد افراد بالای 30 سال هم که اقای موسوی و اقای کروبی را میشناخته اند به نسبت جمعیت خیلی ناچیز بوده است. اقایان باید سعی کنند که بر روی زمین واقعیت برگردند و بر اساس واقعیات اجتماعی تصمیم گیری کنند. شاید امروز شما نفع خویش را در مقصر جلوه دادن و ایجاد محدودیت برای کسانی بدانید که مخالفان تابلودار روشهای شما هستند ولی، تجربه نشان داده که هر چه بیشتر این افراد بر ضد خودشان در انظار عمومی اعتراف کنند بیشتر طرفدار پیدا میکنند و شما باعث شناخته شدن انها میگردید. با این اعمال هیچکس خاطره حضور میلیونی و ارام مردم در خیابان را فراموش نخواهد کرد و مسئولان نیز به جای پرداختن به افراد باید قدری به افکار بپردازد، چرا که علت اقبال مردم به محاکمه شوندگان و دیگرانی که شما دشمن مینامید نه شخص و شخصیت ان افراد بلکه افکار و شعارهای عرضه شده از سوی انها میباشد. جذابیت ان شعارها برای نسل جوان چند ده میلیونی ایران حتی اگر خود امریکا و انگلیس و دیگران رسمآ اعلام کنند که محاکمه شوندگان عوامل حقوق بگیر انها بوده اند نیز، از بین نخواهد رفت.
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen